سید مهدی قوام و زن روسپی
هو الهادی
آقا سید مهدی که از پلههای منبر پایین میآید، حاج شمسالدین ـ بانی مجلس ـ هم کم کم از میان جمعیت راه باز میکند تا برسد بهش.
وقت خداحافظی، حاجی دست می کند جیب کتش…
آقا سید، ناقابل، اجرتون با صاحب اصلی محفل…
دست شما درد نکند، بزرگوار!
سید پاکت را بدون اینکه حساب کتاب کند، میگذار پر قبایش. مدتها بود که دخل را سپرده بود دست دیگری!
آقا سید، حاج مرشد شما رو تا دم در منزل همراهی میکنن…
حاج مرشد، پیرمرد ۵۰ ، ۶۰ ساله، لبخندزنان نزدیک میشود. التماس دعای حاج شمس و راهی راه…*زن، خیلی جوان نبود. اما هنوز سن میانسالیاش هم نرسیده بود. مضطرب، این طرف آن طرف را نگاه میکرد.
زیر تیر چراغ برق خیابان لاله زار، جوراب شلواری توری، رنگ تند لبها، گیسهای پریشان… رنگ دیگری به خود گرفته بود.
دوره و زمونهای نبود که معترضش بشوند…*حاج مرشد!
جانم آقا سید؟
آنجا را میبینی؟ آن خانم…
حاجی که انگار تازه حواسش جمع آن طرف خیابان شده بود، زود سرش را انداخت پایین.
استغفرالله ربی و اتوبالیه…
سید انگار فکرش جای دیگری است…
حاجی، برو صدایش کن بیاید اینجا.
حاج مرشد انگار که درست نشنیده باشد، تند به سیدمهدی نگاه میکند:
حاج آقا، یعنی قباحت نداره؟! من پیرمرد و شمای سید اولاد پیغمبر! این وقت شب… یکی ببیند نمیگوید اینها با این فاحشه چه کار دارند؟
سبحان الله…
سید مکثی میکند.
بزرگواری کنید و ایشون رو صدا کنید. به ما نمیخورد مشتری باشیم؟!
حاج مرشد، بالاخره با اکراه راضی میشود. اینبار، او مضطرب این طرف و آن طرف را نگاه میکند و سمت زن میرود.
زن که انگار تازه حواسش جمع آنها شده، کمی خودش را جمع و جور میکند.
- خانم! بروید آنجا! پیش آن آقاسید. باهاتان کاری دارند.
زن، با تردید، راه میافتد.
حاج مرشد، همانجا میایستد. میترسد از مشایعت آن زن!…
زن چیزی نمیگوید. سکوت کرده. مشتری اگر مشتری باشد، خودش…
دخترم! این وقت شب، ایستادهاید کنار خیابان که چه بشود؟
شاید زن، کمی فهمیده باشد! کلماتش قدری هوای درد دل دارد، همچون چشمهایش که قدری هوای باران:
حاج آقا! به خدا مجبورم! احتیاج دارم…
سید؛ ولی مشتری بود!
پاکت را بیرون میآورد و سمت زن میگیرد:
این، مال صاحب اصلی محفل است! من هم نشمردهام. مال امام حسین(ع) است…
سید به حاجی ملحق میشود و دور…
انگار باران چشمهای زن، تمامی ندارد…*چندسال بعد…نمیدانم چندسال… حرم صاحب اصلی محفل!
سید، دست به سینه از رواق خارج میشود. زیر لب همینجور سلام میدهد و دور میشود. به در صحن که میرسد،
مرد که انگار مدت مدیدی است سید را میپاییده، نزدیک میآید و عرض ادبی.
زن بنده میخواهد سلامی عرض کند.
مرد که دورتر میایستد، زن نزدیک میآید و کمی نقاب از صورتش بر میگیرد
که سید صدایش را بهتر بشنود. صدا، همان صدای خیابان لاله زار است و همان بغض:
آقا سید! من را نشناختید؟ یادتان میآید که یکبار، برای همیشه دکان مرا تعطیل کردید؟ همان پاکت…
آقا سید! من دیگر… خوب شدهام!
این بار، نوبت باران چشمان سید است…


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
شعری در سوگ بانوی بی ضریح
ضریح گمشده
/عشق من پائیز آمد مثل پار |
|
باز هم، ما باز ماندیم از بهار |
|
احتراق لاله را دیدیم ما |
|
گل دمید و خون نجوشیدیم ما |
|
باید از فقدان گل خونجوش بود |
|
در فراق یاس، مشكی پوش بود |
|
یاس بوی مهربانی میدهد |
|
عطر دوران جوانی میدهد |
|
یاسها یادآور پروانهاند |
|
یاسها پیغمبران خانهاند |
|
یاس ما را رو به پاكی میبرد |
|
رو به عشقی اشتراكی میبرد |
|
یاس در هر جا نوید آشتی ست |
|
یاس دامان سپید آشتی ست |
|
در شبان ما كه شد خورشید؟ یاس! |
|
بر لبان ما كه میخندید؟ یاس! |
|
یاس یك شب را گل ایوان ماست |
|
یاس تنها یك سحر مهمان ماست |
|
بعد روی صبح پرپر میشود |
|
راهی شبهای دیگر میشود |
|
یاس مثل عطر پاك نیت است |
|
یاس استنشاق معصومیت است |
|
یاس را آیینهها رو كردهاند |
|
یاس را پیغمبران بو كردهاند |
|
یاس بوی حوض كوثر میدهد |
|
عطر اخلاق پیمبر میدهد |
|
حضرت زهرا دلش از یاس بود |
|
دانههای اشكش از الماس بود |
|
داغ عطر یاس زهرا زیر ماه |
|
میچكانید اشك حیدر را به چاه |
|
عشق محزون علی یاس است و بس |
|
چشم او یك چشمه الماس است و بس |
|
اشك میریزد علی مانند رود |
|
بر تن زهرا " گل یاس كبود " |
|
گریه آری گریه چون ابر چمن |
|
بر كبود یاس و سرخ نسترن |
|
گریه كن حیدر! كه مقصد مشكل است |
|
این جدایی از محمد مشكل است |
|
گریه كن زیرا كه دخت آفتاب |
|
بی خبر باید بخوابد در تراب |
|
این دل یاس است و روی یاسمین |
|
این امانت را امین باش ای زمین |
|
گریه كن زیرا كه كوثر خشك شد |
|
زمزم از این ابر ابتر خشك شد |
|
نیمه شب دزدانه باید در مغاك |
|
ریخت بر روی گل خورشید، خاك |
|
یاس خوشبوی محمد داغ دید |
|
صد فدك زخم از گل این باغ دید |
|
مدفن این ناله غیر از چاه نیست |
|
جز تو كس از قبر او آگاه نیست |
|
گریه بر فرق عدالت كن كه فاق |
|
میشود از زهر شمشیر نفاق |
|
گریه بر طشت حسن كن تا سحر |
|
كه پر است از لخته ی خون جگر |
|
گریه كن چون ابر بارانی به چاه |
|
بر حسین تشنه لب در قتلگاه |
|
خاندانت را به غارت میبرند |
|
دخترانت را اسارت میبرند |
|
گریه بر بیدستی احساس كن! |
|
گریه بر طفلان بی عباس كن! |
|
باز كن حیدر! تو شط اشك را |
|
تا نگیرد با خجالت مشك را |
|
گریه كن بر آن یتیمانی كه شام |
|
با تو میخوردند در اشك مدام |
|
گریه كن چون گریه ی ابر بهار |
|
گریه كن بر روی گلهای مزار |
|
مثل نوزادانی كه مادر مردهاند |
|
مثل طفلانی كه آتش خوردهاند |
|
گریه كن در زیر تابوت روان |
|
گریه كن بر نسترنهای جوان |
|
گریه كن زیرا كه گلها دیدهاند |
|
یاسهای مهربان كوچیدهاند |
|
گریه كن زیرا كه شبنم فانی است |
|
هر گلی در معرض ویرانی است |
|
ما سر خود را اسیری میبریم |
|
ما جوانی را به پیری میبریم |
|
زیر گورستانی از برگ رزان |
|
من بهاری مرده دارم ای خزان |
|
زخم آن گل بر تن من چاك شد |
|
آن بهار مرده در من خاك شد |
|
ای بهار گریه بار نا امید |
|
ای گل مأیوس من! یاس سپید |
|
"احمد عزیزی" |


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
خبرنگار زن و امام
سوم بهمن سال 1357 یک خبرنگار زن در گفتوگو با امام خمینی اظهار داشت: چون مرا به عنوان یک زن پذیرفتهاید، این نشان دهندهي این است که نهضت ما یک نهضت مترقی است؛ اگرچه دیگران سعی کردند نشان دهند که عقب مانده است. فکر میکنید به نظر شما آیا زنان ما باید حتماً حجاب داشته باشند؟ مثلاً چیزی روی سرداشته باشند یا نه؟
پاسخ هوشمندانه امام: اینکه من شما را پذیرفته ام، من شما را نپذیرفته ام! شما آمده اید اینجا و من نمیدانستم که شما میخواهید بیایید اینجا! و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است به مجرد اینکه شما آمدید اینجا! اسلام مترقی است. مترقی هم به این معنی نیست که بعضی زنها یا مردهای ما خیال کرده اند. ترقی به کمالات انسانی و نفسانی است، و با اثر بودن افراد در ملت و مملکت است نه اینکه سینما بروند و دانس بروند. و اینها ترقیاتی است که برای شما درست کرده اند و شما را به عقب رانده اند؛ و باید بعداً جبران بکنیم. شما آزادید در کارهای صحیح. در دانشگاه بروید و هر کاری که صحیح است بکنید؛ و همه ملت در این زمینه ها آزادند. اما اگر کاری خلاف عفّت بکنند و یا مضر به حال ملت -خلاف ملیت- بکنند، جلوگیر میشود؛ و این دلیل بر ترقی اسلام است.


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
نامه یک جوان محضر علامه طباطبائی
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک نخبه الفلاسفه آیه الله العظمی جناب آقای طباطبائی ادام الله عمرکم ماشاءالله
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کوتاه سخن آنکه جوانی هستم 22 ساله، ...چنین تشخیص می دهم که تنها ممکن است شما باشید که به این سؤال من پاسخ دهید. در محیط و شرایطی که زندگی می کنم، هوای نفس و آمال و آرزوها بر من تسلط فراوانی دارند و مرا اسیر خود ساختهاند و سبب آن شدهاند که مرا از حرکت به سوی الله، و حرکت در مسیر استعداد خود بازداشته و میدارند. درخواستی که از شما دارم، برای من بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟
یادآور می شوم نصیحت نمی خواهم و اِلّا دیگران ادعای نصحیت فراوان دارند. دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم. همان گونه که شما در تحصیلات خود در نجف پیش استاد فلسفه داشتید، همان شخصی که تسلط به فلسفه اشراق داشت. (مسموع است).
باز هم خاطرنشان می سازم که نویسنده با خود فکر می کند که شفاهاً موفق به پاسخ این سؤال نمی شود. وانگهی شرم دارم که بیهوده وقت گرانمایه شما را بگیرم. لذا تقاضا دارم پدرانه چنانچه صلاح می دانید و بر این موضوع میتوانید اصالتی قائل شوید مرا کمک کنید. در صورت منفی بودن، به فکر ناقص من لبخند نزنید و مخفیانه نامه را پاره کنید و مرا نیز به حال خود واگذارید. متشکرم.امضا 1355/10/23
پاسخ علامه طباطبائی به نامه ایشان:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم
برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در پشت ورقه مرقوم داشته اید لازم است همتی برآورده، توبه ای نموده، به مراقبه و محاسبه پردازید. به این نحو که هر روز که طرف صبح از خواب بیدار می شوید قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش آید، رضای خدا - عز اسمه - را مراعات خواهم کرد. آن وقت در سر هر کاری که می خواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع اخروی نداشته باشد انجام نخواهید داد، هر چه باشد. همین حال را تا شب، وقت خواب ادامه خواهید داد و وقت خواب، چهار پنج دقیقه ای در کارهایی که روز انجام داده اید فکر کرده، یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته شکری بکنید و هر کدام تخلف شده استغفاری بکنید. این رویّه را هر روز ادامه دهید. این روش اگر چه در بادی حال سخت و در ذائقه نفس تلخ می باشد ولی کلید نجات و رستگاری است و هر شب پیش از خواب اگر توانستید سور مسبحات یعنی سوره حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را بخوانید و اگر نتوانستید تنها سوره حشر را بخوانید و پس از بیست روز از حال اشتغال، حالات خود را برای بنده در نامه بنویسید. ان شاء الله موفق خواهید بود. والسلام علیکم.
محمد حسین طباطبایی
مرتضي ام


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
حقایقی زیبا درباره ی خدا
خداوند اغلب اوقات به دیدن ما می آید ولی اکثر مواقع ما خانه نیستیم.
هر اتفاقی، بزرگ یا کوچک، وسیله ایست که از طریق آن خداوند با ما سخن می گوید و هنر زندگی دريافتن اين پيام هاست.
بخشی از بزرگترین نعمت های خدا برای انسان، بی جواب گذاشتن برخی دعاهای اوست.
خداوند هرکدام از ما را آنچنان دوست دارد که انگار فقط یکی از ما وجود دارد.
خداوند امروز به تو هدیه ای 86400 ثانیه ای بخشید، آیا یک ثانیه اش را استفاده کردی تا از او تشکر کنی؟
اگر دوست داری که خدا را بخندانی، نقشه هایی که برای آینده ات کشیده ای را به او بگو.
خوشایندترین و با استفاده ترین افراد، کسانی هستند که نگرانی در مورد قسمتی از مشکلات جهان را هم بر عهده خدا می گذارند.
ترجیح میدهم که با خدا در تاریکی قدم بزنم تا اینکه تنها در روشنایی راه بروم.
خداوند دنیا را کروی آفریده، تا ما قادر نباشیم خیلی جلوتر جاده را ببینیم.


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
شهادت حضرت زهرا (س)
دنيا در كلام اميرالمومنين ﴿عليه السلام﴾
«مثلُ الدُّنیا کَمَثَل الحَیَّهِ ، لَیِّنٌ مَسُّها ، وَ السَّمُّ الناقِعُ فى جَوفِها ، یَهوى إلیها
الغِرُّ الجاهل ، و یَحذَرُها ذواللُّب العاقِل.» (نهج البلاغه، حکمت ۱۱۹)
دنیا همانند مار است ، لمس کردن آن ، نرم و ملایم است اما درونش
از زهر آکنده است، لذا فریب خورده نادان به آن میل پیدا ميکند و هوشیار عاقل از آن
حذر مىکند.
«الدُّنیا سَمٌّ یَأکُلُهُ مَن لا یَعرِفُه.»(غررالحکم، ج ۱، ص ۶۹)
دنیا، زهرى کشنده است هر که نشناسدش آن را مىخورد.
«المَغبُونُ مَن شَغَلَ بِالدُّنیا، وَفاتَه حَظُّهُ مِن الآخره.»(همان، ص ۱۰۶)
زیانکار کسى است که سرگرم دنیا شده و بهرهاش از آخرت از
دستش رفته است.
«إیّاک و الوَلَهَ بالدُّنیا، فإنّها تُورِثُکَ الشَّقاءَ وَ البَلاء، و تَحدُوک على بَیعِ البَقاءِ
بالفَناء.» (نهج البلاغه، خطبه ۲۸)
بر تو باد به دورى از شیفتگى به دنیا، زیرا که تو را به بدبختى و گرفتارى
مىاندازد و تو را به طرف فروختن آخرت به سراى نیستى مىراند.


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
حکمت لقمان
لقمان در آغاز، برده خواجه ای توانگر و خوش قلب بود.ارباب او در عین جاه و جلال و ثروت و مکنت دچار شخصیتی ضعیف و در برابر ناملایمات زندگی بسیار رنجور بود و با اندک سختی زبان به ناله و گلایه می گشود، این امر لقمان را می آزرد اما راه چاره ای به نظر او نمی رسید، زیرا بیم آن داشت که با اظهار این معنی، غرور خواجه جریحه دار شود و با او راه عناد پیش گیرد.
روزگاری دراز وضع بدین منوال گذشت تا روزی یکی از دوستان خواجه خربزه ای به رسم هدیه و نوبر برای او فرستاد.
خواجه تحت تأثیر خصائل ویژه لقمان، خربزه را قطعه قطعه نمود به لقمان تعارف کرد و لقمان با روی گشاده و اظهار تشکر آنها را تناول کرد تا به قطعه آخر رسید، در این هنگام ....
خواجه قطعه آخر را خود به دهان برد و متوجه شد که خربزه به شدت تلخ است.
سپس با تعجب زیاد رو به لقمان کرد و گفت: چگونه چنین خربزه تلخی را خوردی و لب به اعتراض نگشودی؟!!
لقمان که دریافت زمان تهذیب و تأدیب خواجه فرا رسیده است، به آرامی و با احتیاط گفت: واضح است که من تلخی و ناگواری این میوه را به خوبی احساس کردم اما سالهای متمادی من از دست پر برکت شما، لقمه های شیرین و گوارا را گرفته ام، سزاوار نبود که با دریافت اولین لقمه ناگوار، شکوه و شکایت آغاز کنم.
خواجه از این برخورد، درس عبرت گرفت و به ضعف و زبونی خود در برابر ناملایمات پی برد و در اصلاح نفس و تهذیب و تقویت روح خود همت گماشت و خود را به صبر و شکیبایی بیاراست...
----------------------------------------------------------------------------------------
از زندگي هرآنچه لياقتش را داريم به ما ميرسد نه آنچه آرزويش را داريم...


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
یک نکته از دکتر علی شریعتی(
بــه مــن تکيــه کــن!/مــن تمــام هستــي ام را/دامني مي کنــم تــا تــو ســرت را بــر آن بنــهي!
تمــام روحــم را/آغــوش مي ســازم تا تــو در آن از هــراس بيــاســايي!
تمــام نيــرويــي را کــه در دوســت داشتــن دارم/دستــي مي کنــم تــا چهــره و گيســويــت را نــوازش کنــد!
تمــام بــودن خــود را/زانــويي مي کنــم تــا بــر آن بــه خــواب روي!
خــود را، تمــام خــود را/بــه تــو مي سپــارم تــا هــر چــه بخــواهي از آن بيــاشــامي!
از آن بــرگيــري، هــر چــه بخــواهي از آن بســازي، هــر گــونه/بخـواهي، بــاشــم!
از ايــن لحظــه مــرا داشتــه بــاش!/دکتر علی شریعتی


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
خاطره ای جالب از علامه محمد تقی جعفری (ره)
علامه محمد تقی جعفری (رحمه الله علیه) می گفتند:
خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزش گذاری است و ارزش آن به اندازه ی خدای متعال است.


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
دلیلی برای برای بخشیدن
خالق من بهشتی دارد نزدیک، زیبا و بزرگ
و دوزخی به گمانم کوچک و بعید
و در پی دلیلی است که ببخشد ما را
«دکتر شریعتی»


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
چون ایمان دارد که تو او را خواهی گرفت.


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
داستان برخورد امیرکبیر با دعانویسها
افکار نیوز : هنگامی که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله جان باختهاند، امیر بیدرنگ فرمان داد هر کسی که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور می کرد که با این فرمان همه مردم آبله میکوبند. اما نفوذ سخن دعانویسها و نادانی مردم بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شماری که پول کافی داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبی سرباز زدند. شماری دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان میشدند یا از شهر بیرون میرفتند.
روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همه شهر تهران و روستاهای پیرامون آن فقط ۳۳۰نفر آبله کوبیدهاند. در همان روز، پاره دوزی را که فرزندش از بیماری آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که برای نجات بچههایتان آبلهکوب فرستادیم.
پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده میشود. امیر فریاد کشید: وای از جهل و نادانی، حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست دادهای باید پنج تومان هم جریمه بدهی.
پیرمرد با التماس گفت: باور کنید که هیچ ندارم. امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمیگردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
ادامه مطلب
مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما سبقت بگیرند(حضرت علی(ع))
شنیده ام که از سید جمال الدین اسدآبادی نقل می کنن که ایشون وقتی سفری دور دنیا داشت واغلب کشور ها را از نزدیک مشاهده کرد خلاصه مشاهداتش را در یک جمله خلاصه کرد وگفت:به کشورهای اسلامی که رفتم مسلمان دیدم ولی اسلام را ندیدم وبه کشورهای غیر مسلمان که سفر کردم اسلام را دیدم ولی مسلمان ندیدم.خاطره زیر تا اندازه زیادی تائید کننده این نظریه است لطفا تا آخر بخوانید

ژاپن که بودم یه روز دوشنبه رفتم سر کار دیدم تو خیابون پر پلیس و شلوغه؛ وضع غیر عادی بود. یه کم پرس و جو کردم دیدیم یکی خودکشی کرده.
البته اینقدر تو ژاپن خودکشی زیاد بود که دیگه خیلی جای تعجب نداشت. پرسیدم: چرا طرف خودکشی کرده؟ فهمیدم طرف مهندس پیمانکار یه ساختمان بوده. قرار بود روز جمعه ساختمان رو طبق قرارداد تحویل صاحبش بده.
روز جمعه ساختمان کارش تموم نشده بود مهندس پیمانکار از صاحب ساختمان دو روز شنبه و یکشنبه مهلت میخواد که ساختمان رو ساعت هشت روز دوشنبه اول روز کاری بهش تحویل بده.
تو این ۴۸ ساعت مهندس و تیمش هر کاری میکنند نمیتوانند کارهای نیمه تمام ساختمان رو تمام کنند و ساختمان رو آماده تحویل کنند.
روز دوشنبه که صاحب ساختمان برای تحویل خونه میاید با جسد حلق آویز شده مهندس پیمانکار مواجه میشه. حالا نکته جالب اش می دونی واسه من چی بود؟
این ساختمان فقط نصب پریز برق و نظافتش مونده بود. به دوستان ژاپنی به تعجب میگفتم این چه آدمی بود خب چرا خودکشی کرده برای همچین موضوع کوچکی. این دیگه خودکشی نداره که.
آنها با دهان باز نگاه میکردند میگفتند خودکشی نداره؟ این آینده شغلیاش به پایان رسیده بود. دو بار زیر قولش زده دیگه کسی بهش کار نمیداد


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
زن امروزی
“زمانی مصاحبه گری از معلم صداقت و صمیمیت دکتر علی شریعتی پرسید :
به نظر شما چه لباسی را به زن امروز بپوشانیم ؟
دکتر علی شریعتی در جواب گفتند : نمیخواهد لباسی بدوزید و بر تن زن امروز نمائید . فکر زن را اصلاح کنید او خود تصمیم میگیرد که چه لباسی برازنده اوست”


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
قرائتی: روی سی دی ها قفل نگذارید
حجتالاسلام محسن قرائتی ظهر امروز در همایش نیایش در محل بقعه امامزاده سلطان غیاث الدین محمد (ع) (گنبد خشتی) اظهار داشت: در حال حاضر برخی از افراد قفلهایی در محصولات ارزشمند خود میگذارند تا جلوگیری از کپیبرداری شود.
وی با تاکید بر اینکه در ارتباط با مباحث ارزشی و اسلامی این گونه اقدامات را نباید انجام داد، تصریح کرد: همچنین باید این گونه مطالب راحت از این در دسترس اقشار مختلف مردم به ویژه جوانان قرار گیرد.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور افزود: هم اکنون کشورهای غربی و بهویژه آمریکا انواع و اقسام فیلمها و عکسهای مبتذل را به صورت رایگان و بدون هیچ محدودیتی به افکار جوانان تزریق میکند.
وی عنوان داشت: در این میان باید دستاندرکاران فرهنگی کشور برای جلوگیری از این هجمه با تولید آثار مناسب و خوب، آن را در اختیار عموم مردم قرار دهند.
قرائتی با بیان اینکه اسلام طرفدار آزادی است، گفت: این موضوع در تمام بخشها حتی در نماز به عنوان بزرگترین فریضه عبادی نیز دیده میشود.
وی با اشاره به صحبتهای گروههای وهابی علیه شیعیان در ارتباط با مقدس دانستن اماکن متبرکه اظهار داشت: این گروه شیعیان را متهم به شرک و مشرک بودن میکنند.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور متذکر شد: وهابیان گریه بر مرده را کاری غیرعقلانی دانسته و میگویند که آنها برای ما کاری انجام نمیدهند.
وی خاطرنشان کرد: شیعیان ضریحهای بقاع متبرکه را برای متصل شدن به خدا و داشتن آرامش مقدس شمرده و این امر به هیچ وجه شرک به حساب نمیآید.
قرائتی به داستان تالوت و حضرت موسی (ع) اشاره کرد و بیان داشت: بنی اسرائیل صندوقچه ای که حضرت موسی (ع) توسط آن به آب افتاده و به دست فرعون رسید را تابوتی مقدس میدانستند.
وی گفت: ضریحهای مقدس بقاع متبرکه نیز با این موضوع شباهت بسیار زیاد دارد.
قرائتی اقدامات سازمان اوقاف و امور خیریه را در بقاع متبرکه و امامزادگان بسیار مناسب توصیف کرد و افزود: باید بروشورهای اطلاعرسانی در این اماکن برای اقشار مختلف مردم بهویژه جوانان تهیه شده تا آنها با این موضوعات آشنایی بیشتر پیدا کنند


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
برخورد اجباري با بيحجابي نتيجه معكوس دارد
به گزارش سیمای قرآن ، آيتالله العظمی مبشر کاشانی از مراجع عظام تقلید در سال ۱۳۸۹ و در پاسخ به پرسش خبرنگار خبرگزاری فارس به اهميت و جايگاه حجاب در دين مبين اسلام پرداخت و رعايت حجاب را يكي از ضرورتهاي جامعه اسلامي عنوان كرد.
وي با تأكيد بر اينكه براي مبارزه با بدحجابي، ابتدا بايد از ادارات دولتي و دانشگاههاي كشور اقدام شود، ادامه داد: در ابتدا بايد مراتب و آثار معنوي حجاب را بيان كنيم و نبايد با زبان زور، با بدحجابي به مقابله بپردازيم. «اجبار» همواره بايد آخرين مرحله باشد. مباحث مربوط به حجاب و عفاف را بايد از دوران دبيرستان و سپس دانشگاه، به صورت جدي پيگيري كنيم.


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
ادامه مطلب
پند لقمان حکیم به فرزند(1)
روزه راه جلوگیرى شهوت
اى پسرم! تو از آن روزى که به دنیا آمدى ، پشت به دنیا و رو به آخرت کردى ، و خانه اى که دارى به طرف آن مى روى نزدیک تر از خانه اى است که از آن دور مى شوى ، پسرم همواره با علما بنشین ولى با آنان بحث مکن ، که اگر چنین کنى از تعلیم تو دریغ مى ورزند ، و از دنیا به قدر نیازت استفاده کنید ، و یک باره دنیا را ترک مکن ، وگرنه سربار جامعه خواهى شد ، و در دنیا آنچنان داخل مشو که به آخرتت ضرر رساند ، آن قدر روزه بگیر که از شهوتت جلوگیرى کند، و آن قدر روزه مگیر که از نماز بازت دارد، زیرا نماز نزد خدا محبوبتر از روزه است.
دنیا دریایى است عمیق
پسرم دنیا دریایى است عمیق، که دانشمندانى بسیار در آن هلاک شدند، و چون چنین است تو کشتى خود را در این دریا از ایمان بساز، و بادبان آن را از توکل قرار ده، و آذوقه اى از تقواى خدا در آن ذخیره کن، اگر نجات یافتى، به خاطر رحمت خدا نجات یافته اى و اگر هلاک شدى به گناهانت هلاک شده ای.
زنهار، که به خاطر بدست آوردن چیزهایى غیر از علم و ادب، از به دست آوردن ادب خسته نشوى ، و اگر در امر دنیا شکست خوردى، هوشیار باش که در امر آخرت مغلوب نشوى، و بدان اگر در بدست آوردن علم شکست بخورى، در امر آخرتت شکست خورده اى، و در برنامه زندگیت زمانى براى بدست آوردن علم بگذار، براى اینکه عمر گرانمایه را هیچ چیز چون ترک علم ضایع نمى کند.
و مبادا که هرگز با اشخاص لجوج در افتى، و هرگز با مردى دانشمند جدال مکن، و با هیچ ستکگرى سازگارى و دوستى مکن، و با هیچ زشتکارى برادرى مکن، و با هیچ متهمى رفاقت مکن، و علم خود را مانند پولت گنجینه کن، و به هر کس و ناکس عرضه مدار.


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
رهنمود
رهنمود
![]() * توصيه من به مردم، چه در اين انتخابات و چه در
انتخاباتهاي ديگر، هميشه اين بوده و هست كه سعي كنند
به معناي حقيقي كلمه گزينش كنند. يعني كساني را كه
مورد اعتمادشان هستند و كساني را كه ميدانند در صورت
انتخاب شدن، وظايف نمايندگيشان را بدرستي انجام
خواهند داد، بشناسند.
|


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
رهبر معظم انقلاب اسلامی: ملت ایران در انتخابات روز جمعه سیلی سختتری به استکبار خواهد زد
همشهریآنلاین:حضرت آیت الله خامنهای در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم و خانواده های معظم شهیدان و ایثارگران فرمودند: ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تر از سیلی 22 بهمن به چهره استکبار خواهد زد و عزم و اراده مستحکم خود را به رخ دشمن خواهد کشید.
به گزارش همشهریآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم و خانواده های معظم شهیدان و ایثارگران، حساسیت انتخابات روز جمعه را بیشتر از انتخابات دورههای قبل دانستند و با اشاره به اهمیت بسیار زیاد حضور گسترده مردم در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، تأکید کردند: به لطف الهی، ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تری از 22 بهمن، به چهره استکبار خواهد زد و عزم و اراده مستحکم خود را به رخ دشمن خواهد کشید تا جبهه استکبار بداند که در مقابل این ملت، کاری از پیش نخواهد برد.
حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به تبلیغات پرحجم و گسترده چندین ماهه رسانههای جبهه استکبار برای دلسرد کردن مردم از حضور در انتخابات مجلس افزودند: در همه دنیا، انتخابات پرشور، مظهر زنده بودن یک ملت و عزم و اراده راسخ آنان است، بنابراین در هر کشوری که حضور مردم در انتخابات گسترده باشد، نشانه هوشیاری ملت و همراهی آنان با نظام خود است.
ایشان با اشاره به درصد پایین مشارکت مردم آمریکا در دوره های مختلف انتخابات ریاست جمهوری در سالهای اخیر، خاطرنشان کردند: این میزان مشارکت، با حضور گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و همچنین انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، به هیچ وجه قابل مقایسه نیست و هدف تبلیغات پرحجم رسانه های جبهه استکبار نیز، گرفتن این حضور پرشور و گسترده از ملت ایران است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: آن چیزی که از لطف الهی احساس می کنم و احتمال قوی می دهم، این است که ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تری به چهره استکبار خواهد زد.


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
ادامه مطلب
وظيفه مسوولان و مجريان انتخابات مجلس نهم از نظر رهبر معظم انقلاب(4)
مجريان انتخابات پايبندي خود به قانون را نشان دهند
هم مجريان، هم ناظران، بايد پايبندى خودشان را به قانون نشان دهند. ملاك، قانون است؛ سلايق افراد ملاك نيست. آن قانونى كه در مجلس شوراى اسلامى تصويب و در شوراى نگهبان تأييد شده است، براى همه معتبر و حجت است؛ چه كسى كه آن قانون را مىپسندد، چه كسى كه آن قانون را نمىپسندد. قانون تا قانون است، همه موظّفند به آن عمل كنند.
بيانات مقام معظم رهبرى در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 18/10/1378
بازخواني آراء با امانت و دقت
دستاندركاران انتخابات بايد با هوشيارى تمام، كار خودشان را طورى بهانجام برسانند كه هيچ خدشهاى در كار آنها وارد نشود؛ يعنى قانون را رعايت كنند. من، هم از وزارت كشور دفاع مىكنم، هم از شوراى نگهبان دفاع مىكنم؛ هر دو دستاندركاران نظام اسلامىاند و هر كدام وظيفهاى دارند. وزارت كشور بايد دقيقاً برطبق قانون عمل كند و نگذارد به آراءِ مردم خيانت شود. آراءِ مردم را تا آنجا كه وسع و قدرت دارند، گردآورى كنند و با امانت و دقّت تمام، اين آراءِ را بازخوانى كنند، تا نتيجه معلوم شود.
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم 13/11/1378


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
وظيفه مسوولان و مجريان انتخابات مجلس نهم از نظر رهبر معظم انقلاب
شوراي نگهبان حق مردم را ادا كند
شوراى نگهبان هم با كمال دقّت و امانت بايد مراقب باشد كه هيچگونه تخلّفى در انتخابات نشود. حقّ مردم است كه شوراى نگهبان نگذارد بدخواهان اين ملت به قوّه مقنّنه راه پيدا كنند. شوراى نگهبان بايد حقّ مردم را ادا كند و مانع شود از اينكه بدخواهان اين ملت، بدخواهان اين انقلاب، بدخواهان امام، وارد قوّه مقنّنه كشور امام شوند.
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم 13/11/1378
مجريان انتخابات پايبندي خود به قانون را نشان دهند
هم مجريان، هم ناظران، بايد پايبندى خودشان را به قانون نشان دهند. ملاك، قانون است؛ سلايق افراد ملاك نيست. آن قانونى كه در مجلس شوراى اسلامى تصويب و در شوراى نگهبان تأييد شده است، براى همه معتبر و حجت است؛ چه كسى كه آن قانون را مىپسندد، چه كسى كه آن قانون را نمىپسندد. قانون تا قانون است، همه موظّفند به آن عمل كنند.


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
وظيفه مسوولان و مجريان انتخابات مجلس نهم از نظر رهبر معظم انقلاب
بايد معيارها را درست فهميد
نظارت شوراى نگهبان در مسائل انتخابات، يكى از مهمترين كارهائى است كه انجام مىدهد؛ كار بسيار مهمى است، كار بسيار لازمى است. به جوسازىهائى كه عليه اين كار ميشود، ابداً نبايد اعتناء كرد. البته كار را بايد درست انجام داد. به همان اندازه كه كار مهم است، به همان اندازه سلامت كار مهم است. يعنى بايد معيارها را درست فهميد، و فقط بر اساس اين معيارها قبول كرد يا رد كرد. از اين معيارها نبايد تخطى شود، كوتاهى هم نبايد بشود، غفلت هم نبايد بشود.
معيار عبارت است از مقررات و قانون. سلائق نبايد دخالت كند. گرايش سياسى، گرايش گروهى، گرايش جناحى نبايد دخالت كند. سفارش و توصيه نبايد دخالت كند. معيار بايستى بين خود و خدا، همان معيار قانونى باشد.بيانات در ديدار اعضاى شوراى نگهبان قانون اساسى و مسئولين بخشهاى نظارتى 20/04/1386
مجلس جاي فتنهگرها نيست!
شما [اعضاى هيأت مركزى نظارت بر انتخابات] به عنوان يك ابزار اطمينان، نگذاريد كه خداى ناكرده در اين طريق اختلالى به وجود بيايد. اگر كسى فاسد است - فساد مالى، يا فسادهاى گوناگون اخلاقى، يا فساد عقيدتى و سياسى - اگر كسى فتنهگرى مىكند، نظام را تضعيف مىكند و كارايى دستگاهها را از آنها مىگيرد - به تعبير رسايى كه بين مردم رايج است: چوب لاى چرخ دستگاه مىگذارد - واقعاً نمىتواند در آن تريبون به آن عظمت حضور پيدا كند؛ او نبايد وارد مجلس بشود. آن كسانى كه واقعاً رفتار و اعمال و گفتار آنها حاكى از اين است كه براى خاطر هر انگيزهيى - يا به انگيزههاى سياسى، يا به انگيزههاى شخصى و خصلتى - با نظام مقابله دارند، اينها نبايد وارد مجلس بشوند؛ از اين جهت بايستى خيلى رعايت كرد.
بيانات در ديدار با اعضاى هيأت مركزى نظارت بر انتخابات چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى 04/12/1370


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
وظيفه مسوولان و مجريان انتخابات مجلس نهم از نظر رهبر معظم انقلاب
چهره شهر انتخاباتی شده همه با دید باز وبصیرت بصورت پر شور درانتخابات شرکت کنیم برای اینکه همه بتوانیم راه را خوب تشخیص بدهیم ازرهنمود های رهبر معظم انقلاب هر روز یک مطلب در باره انتخابات در وب میگذاریم باشد که مورد استفاده قرار گیرد
پايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله خامنهاي، گزيدهاي از بيانات رهبر معظّم انقلاب اسلامى پيرامون تبيين وظايف مسئولان انتخابات شامل دستگاههاي دولتي، شوراي نگهبان و مجريان را منتشر كرد.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گزيده اين بيانات به شرح زير است:
برداشتهاي جناحي نبايد در انتخابات تاثير بگذارد
ممكن است كانديداهاى انتخابات، وابسته به جناحهاى مختلف سياسى باشند، يا خواهند بود - ايرادى هم ندارد - ممكن است با هم تنافسهايى داشته باشند؛ اما هيچ مسؤولى از مسؤولان، بههيچوجه نبايد اجازه بدهد كه برداشتهاى خطى، برداشتهاى جناحى و گرايشهاى گروهى، اندكى در اين كار تأثير بگذارد. اين كار بايد انشاءاللَّه سالم و خالص و بدون اندكى خدشه انجام بگيرد؛ اين است كه مردم را دلگرم خواهد كرد.
بيانات در ديدار با وزير و مسؤولان وزارت كشور و استانداران 27/09/1370
بي بند و باري مالي ممنوع!
مسؤولان وظيفه دارند كه به شكايات اشخاص در هر مورد با كمال دقت و اهتمام رسيدگى كنند و اگر در گوشهيى از كشور به كسى ظلم شده باشد احقاق حق نمايند. همچنين مسؤولان ذيربط موظفند به گزارشهايى كه حاكى از بىملاحظگى در برخى از مخارج تبليغاتى است با دقت رسيدگى كنند و اگر كسانى خداى نخواسته در مصرف پول براى تبليغ و معرفى نامزدها دچار بى بند و بارى و دست اندازى به بيتالمال شده باشند، آنان را براى تعقيب قانونى به مراجع ذيربط معرفى كنند و نتايج اقدام خود را به اينجانب گزارش دهند.
پيام تقدير از ملت عظيم الشأن بخاطر حضور شكوهمند در انتخابات مجلس 25/12/1374


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
گرسنگی شهوت و زن بی حجاب
برخی از ما چنان در خودخواهی و خود بینی فرو رفته ایم که گویا قطب عالم وجود هستیم و بقیه خلایق طفیلی وجود ما هستند با هر پدیده ای به گونه ای رفتار می کنیم که فقط دلخواهمان را بر می گزینیم آنچه مطابق میل ما نبود به دور می افکنیم و در توجیه هر رفتاری هم " من " ملاک و معیار سنجش است، چون من می گویم، دلم می خواهد ،من به خاطر خودم اینکار را کرده ام و بس و قصد دیگری ندارم .
مثلا عده ای به هر طریقی دلشان می خواهد لباس می پوشند و سر و صورتشان را آرایش می کنند و تزشان هم این است که من برای خودم این چنین میکنم و برایم مهم نیست دیگران چه فکری می کنند.
اینجاست که این خودخواهی و منیّت ها شیرازه جامعه را از هم می پاشد و دیگر اخلاقیات ، نوع دوستی و جوانمردی هیچ رنگی نخواهد داشت .
گرسنگی شكم و شهوت:
حضرت حجة الاسلام والمسلمین مروج الاسلام و الدّین حاج شیخ غلامرضا فیروزیان فرمودند:
تابستان سال 1323 در ونک مستوفى منبر میرفتم. امام جماعت آنجا سید بزرگوارى بود كه اَلان با گذشت ، 55 سال نامش را فراموش كرده ام.بین گفتگوهایى كه با هم داشتیم تعریف كرد: كه یک روز صداى در منزل بلند شد، وقتى آمدم در را باز كردم ، خانمى نیمه برهنه و بى حجاب و آرایش كرده و دست و سینه باز را مقابل خود دیدم، خواستم درب را ببندم و به او بى اعتنایى كنم. فكر كردم همین كه در خانه یك روحانى با این قیافه آمده شاید معایب بى حجابى را نمیداند : و شاید بتوانم نصیحتش كنم.


موضوعات مرتبط: اجتماعیگشتی درشهردر محضر بزرگان
ادامه مطلب
دستورات علامه طباطبایی ...
آيةالله طباطبائي در جواب جوانِ بيست و دو سالهاي كه در 1355/10/23 به ايشان نامه
نوشته و در آن به صراحت خواهان دستور عملي (نه نصيحت كلي) شده بود، چنين مرقوم
فرمودهاند: السّلام عليكم! براي موفق شدن و رسيدن به منظوري كه در نامه مرقوم داشتهايد،
لازم است همتي برآورده و توبهاي نموده، به مراقبه و محاسبه بپردازيد. به اين نحو كه هر روز
كه هنگام صبح از خواب بيدار ميشويد، قصد جدي كنيد كه «در هر عملي كه پيش ميآيد،
رضاي خدا را مراعات خواهم نمود.» آن وقت در سر هر كاري كه ميخواهيد انجام دهيد، نفع
آخرت را منظور خواهيد داشت؛ به طوري كه اگر نفع اُخروي نبود، انجام نخواهيد داد. و وقتِ
خواب،چهار- پنج دقيقه درباره ي کارهايي که روز انجام داده ايد، فکر کرده و يکي يکي را از
نظر بگذرانيد؛ هر کدام مطابق رضاي خداي انجام يافته، ( براي آن) شکر بکنيد و ( براي )
هر کدام تخلّف شده استغفار. اين رويّه را هر روز ادامه دهيد. اين روش گرچه در ابتدا
سخت است و در ذائقه ي نفس، تلخ، ولي کليد نجات و رستگاري است. و هر شب
پيش از خواب، اگر توانستيد، سُوَر مسبّحات («حديد»،«حشر»، «صَفّ»، «جمعه»
و تغابن») را بخوانيد و اگر نتوانستيد، تنها سوره ي حشر را بخوانيد و پس از بيست
روز، حالاتِ خود را براي بنده بنويسيد، إن شاء الله موفّق خواهيد بود.
والسلام عليکم محمد حسين طباطبائي(1)


موضوعات مرتبط: در محضر بزرگان
آیت الله بهاءالدینی ....
h
یکی ز رفقانقلكرد كه در محلّ آيت الله بهاء الديني (زمان قبل از انقلاب)
يك نفر بود كه خيلي آلوده بود. هر كس او را مي ديد از راه ديگري مي رفت
از او فاصله مي گرفت. ضرب المثل آلودگي و بدي بود. از آنها كه ديديد مي گويند
برو آقا كه آتش تو مرا نسوزاند. آقازاده ي آيت الله مي گويد كه آقا مرا صدا كرد و
گفت كه اين پانصد تومان را به فلاني بده. (همان آلوده) خيلي عجيب است داخل
محل بود و همه هم او را مي شناختند. گفتم: آقا! فلاني. گفت: بله. گفتم: آقا!


موضوعات مرتبط: داستانکدر محضر بزرگان
ادامه مطلب
موضوع : داستانک عنوان : مکر زنان
مکر زنان
خانم های غیر مکار به خودشون نگیرن و سریع هم موضع نگیرین
آورده اند مردی بود که پیوسته تحقیق ِ مکرهای زنان می کرد و از غایت غیرت ،هیچ زنی رامحل اعتماد خود نساخت و کتاب حیل النساء " (مکرهای زنان) را پیوسته مطالعه می کرد. روزی در هنگام سفربه قبیله ای رسید وبه خانه ای مهمان شد.
رد ِخانه حضور نداشت ولکن زنی داشت در غایت ظرافت ونهایت لطافت . زن چون مهمان را پذیرا شد با او ملاطفت غاز نمود. مرد مهمان چون پاپوش خود بگشود وعصا بنهاد، به مطالعه کتاب مشغول شد. زن میزبان گفت: خواجه ! این چه کتاب است که مطالعه میکنی؟ گفت:حکایات مکرهای زنان است. زن بخندید وگفت : آب دریا به غربیل نتوان پیمود وحساب ریگ بیابان به تخته خاک ، برون نتوان آورد و مکرهای زنان در حد حصر نیاید . پس تیر ِغمزه در کمان ِابرو نهاد و بر هدف ِ دل او راست کرد واز درمغازلت و معاشقت در آمد چنان که دلبسته ی ِ او شد. در اثنای آن حال، شوهر او در رسید.. زن گفت : شویم آمد وهمین آن که هر دو کشته خواهیم شد . مهمان گفت:تدبیر چیست؟ گفت :برخیز و در آن صندوق رو . مرد در صندوق رفت. زن سرِ صندوق قفل کرد .


موضوعات مرتبط: داستانک
ادامه مطلب
موضوع : داستانک عنوان : من گاو هستم
من گاو هستم
در یک مدرسه راهنمایی دخترانه در منطقه محروم شهر خدمتکردم وچند سالی بود کهمدیر مدرسه شده بودم.قرار بود زنگ تفریح اول، پنج دقیقه دیگر نواخته شود و دانش آموزان به حیاط مدرسه بروند.هنوز دفتر مدرسه خلوت بود و هیاهوی دانش آموزان در حیاط و گفتوگوی همکاران در دفترمدرسه، به هم نیامیخته بود. در همین هنگام، مردی با ظاهری آراسته و سر و وضعی مرتب در دفتر مدرسه حاضر شد و خطاب به من گفت:«با خانم... دبیر کلاس دومی ها کار دارم و می خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال هایی بکنم.»


موضوعات مرتبط: داستانک
ادامه مطلب
موضوع : داستانک عنوان : بهشت و جهنم
بهشت و جهنم
روزی یک مرد روحانی با خداوند مکالمه ای داشت: 'خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ '، خداوند او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.


موضوعات مرتبط: داستانک
ادامه مطلب