نمامتن58
شعر طنز(طنز/ با زبان خوش انصراف دهید)
حسن آقا؛ سلام و روبوسی
بابت آن پیام خوصوصی(!)
عرض تبریک و شادی نوروز
با امید سلامتی، هرروز
گفته شد در شعارهای جدید
"با زبان خوش انصراف دهید"
یاکه: "یارانه اِندِ خز بازیست!"
دولت از این روند ناراضیست
راستش اولش دلم غش رفت
غش از آن حرف های دلکش رفت
بعدش اما کمی دلم لرزید
بیتعارف بیان کنم: ترسید
این که روز فراق در پیش است
در سبز است و "باغ" در پیش است
این که این "اتفاق ماهانه " د
و قرون پول مفت یارانه
زین سپس از حساب ما برود
از دل و دیده آب ما برود...
بعد با فکر و یک حساب و کتاب
من رسیدم به این نتیجه ناب:
حسن آقا! بدون هر گلهای
میکنم با شما معاملهای
طبق بند نخست این پیمان
کل یارانه مرا بستان
بند 2: بنده از مواجب خویش
میدهم مبلغی از آن هم بیش
سر هرماه، صدهزار تومن
بستانند و واکشند از من
بند3: لطف کرده با تدبیر
بدهید اقتصاد را تغییر
تا شود مسکن و متاع و دلار
قیمت سالهای هشت و چهار
آنچنان مایلم بدین پیمان
که به سیمرغ، رستم دستان
سالتان خوب و طرحتان پیروز
مرسی از آن پیامک نوروز
شاعر:علی هدیه لو


موضوعات مرتبط: اشعارطنزشعر
شعر بی نقطه
محمود مسلم ملائک |
شاعر :آیت الله حسن زاده آملی


موضوعات مرتبط: مناجات ونیایششعراشعار آیینی
اندر فواید انصراف از گرفتن یارانه
ابن هسانه در کتاب مضرات الیارانه می گوید :" نگرفتن یارانه و انصراف از آن ،موجب طول عمر تا صد و پنجاه سال می شود ".
از ابو بتانه نقل شده است که گفته است : " چند شبی در خواب همی دیدم که کوهی بزرگ بر روی دوشم است چنان که از سنگینی آن جنبیدن نیارستمی وهر شب دچار کابوس همی شدم ، خواب گزاران همی گفتند که این کوه ،همان یارانه است از گرفتنش انصراف ده تا راحت بخسبی ،انصراف همی دادم و راحت خسبیدم :.
پزشکان می گویند یارانه بگیران نسبت به یارانه نگیران ، هفت صد بار بیشتر به بیماری های قلب و عروق مبتلا می شوند ، این پزشکان می افزایند که نتیجه ی تحقیقات نشان داده است در دوسال گذشته نود در صد افرادی که سکته کرده اند ، یارانه بگیر بوده اند.
حکایت کنند که یارانه بگیری با الاغ سوی خود عابر باک همی رفت تا یرانه ی خویش همی ستاند به ناگاه الاغش در چاله ای فرو همی شد ویارانه بگیر بخت بر گشته با مخ بر زمین فرو همی آمد
آن شنیدستی که یک یارانه بر ناگهان افتاد از بالای خر
گفت زرت مرد دنیا دوست را می کند یارانه قمصور ای بشر
ابن سوبسیت بلخی می گوید ،چند وقتی بود که غذا از مری ام پایین نمی رفت وهر چه در دهان می نهادمی ، در گلو گیر همی کرد ،به نزد طببیان همی رفتم و نسخه ها دادند و افاقه نکرد ،تا شبی پیر طریقتی فرمود از گرفتن یارانه انصراف همی ده ،بهبودی حاصل همی آید ،فردا انصراف همی دادم و از آن روز ، مسیر مری تا معده گشوده همی گشت و بهبود حاصل همی آمد.
شیخ را گفتند به جز صدقه ،چه چیز دیگری رفع بلا همی کند فرمود انصراف از گرفتن یارانه/
آورده اند که یارانه بگیری را دیدند که در قعر جهنم ، گرفتار چهل و پنج اژدها ی دو سر همی بود و فریاد کنان کمک همی طلبید و کسی به فریاد او نرسید و صالحان همی گفتند که این چهل و پنج اژدها همان چهل و پنج هزار تو مان یارانه ای است که وی در طول حیات می گرفته است و از گرفتن آن انصراف نداده است.
بزرگی می گوید خواب همی دیدم که به بهشت همی رفته ام . اما دست هایم به سوی جهنم همی دراز است و در آتش می سوزد ،خواب خویش نزد معبران همی بردم .گفتند این دستانی است که در دنیا به سوی یارانه گرفتن دراز بوده است و هم اینک به آتش جهنم گرفتار همی شده است.
روانکاوان می گویند :کسانی که از گرفتن یارانه انصراف داده اند نسبت به کسانی که انصراف نداده اند کمتر به افسردگی و دپرشین مبتلا می شوند / هم چنین روانکاوان اعتقاد دارند که گرفتن یارانه موجب بیماری آلزایمر می شود زیرا هوش و حواس را از بین می برد.
سراینده : مصطفی مشایخی
ستاد تشویق مردم به انصراف از یارانه


موضوعات مرتبط: محض خنده
شعر طنز(میکنم از دست مهمانان فرار!)
«عطر نرگس رقص باد آهسته می آید بهار»
بنده اما می کنم از دست مهمانان فرار
گرچه فروردین هوایش دلپذیر و جالب است
لیک هرگز نیستم من این هوا را خواستار
چون به همراه هوای دل پذیر فرودین
می رسد مهمان برایم از یمین و از یسار
چون که مدت هاست هشتم را به نه دادم گرو
پس به من از جانب این قوم می آید فشار
نیست درمان جز فرار از حمله ی قوم مغول
چون بجز تخریب از آنها نباشد انتظار
یا به هر علت اگر در خانه ماندم روز عید
می کنم خود را به شکل ماهرانه استتار
لامپ ها خاموش می گردند در اوقات شب
تا یقین گردد که رفته میزبان از این دیار
آیفن تصویری خود را چنان میزان کنم
تا شود رخسار مهمانان به خوبی آشکار
هرچه زنگیدند و کوبیدند در را، بی خیال
میهمان چون خسته گردد می رود دنبال کار
گر زبانم لال آمد زورکی در خانه ام
می روم زیر لحاف و می کنم داد و هوار:
دارم از سردرد می میرم به فریادم رسید
می شوم از دست این سردرد آخر رهسپار
لوزه تینم باد کرده معده ام دارد ورم
کلیه ام در خود هزاران سنگ کرده احتکار
شست پای راستم رفته درون چشم چپ
نیست دیگر بعضی از اعمال من در اختیار
میهمان بخت برگشته ترحم می کند
بر من بیمار و کی گیرد در آن خانه قرار؟
از من بیمار کی خواهان عیدی می شود؟
تازه شاید رحم کرد و داد ما را صد دلار
از پذیرایی مهمانان شوم آخر خلاص
در امان مانند سیب و موز و کیوی و خیار
الغرض «جاوید» با این پولتیک! جالبش
«می شود حالی به حالی، خوش به حال روزگار »
چون که دک شد میهمان از خانه برخیز و برقص
«ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار»


موضوعات مرتبط: اشعارطنزمحض خنده
حدیث برگزیده
راز سلامتی
امام على عليه السلام:
مَن أكَلَ الطَّعامَ عَلَى النَّقاءِ، وأجادَ الطَّعامَ تَمَضُّغاً،
وتَرَكَ الطَّعامَ وهُوَ يَشتَهيهِ، ولَم يَحبِسِ الغائِطَ
إذا أتى؛ لَم يَمرَض إلاّ مَرَضَ المَوتِ؛
هر كس در گرسنگى كامل، غذا بخورد، غذا را خوب بجود،
در حالى كه هنوز ميل خوردن دارد، غذا را وا گذارد و
چون احساس قضاى حاجت كرد، آن را محبوس ندارد،
به هيچ بيماریاى جز بيمارى مرگ، مبتلا نمیشود.
مكارم الأخلاق : ج ۱ ص ۳۱۴ ح ۱۰۰۳


موضوعات مرتبط: حدیث برگزیده