درمان گری با قرآن7
همت بزرگ
إِذْ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنكُمْ أَن تَفْشَلاَ وَاللّهُ
وَلِيُّهُمَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
آن هنگام كه دو گروه از شما بر آن شدند كه سستى ورزند
با آنكه خدا ياورشان بود و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند
آيه شماره 122 از سوره مبارکه آل عمران
خداوند از تصمیمات ما آگاه است و پیامبرش را از افكار مردم آگاه
مىسازد. «اذ همّت»
روزهاى سخت و تجربه از آنها را فراموش نكنید. «اذ همّت»
هم هى كسانى كه به جبهه جنگ مىروند یكسان نیستند. «طائفتان...
ان تفشلا»
وجود عناصر سست بنیاد در جبهه ها، عامل شكست و خطر است.
«تفشلا»
اگر انسان تحت ولایت خدا نباشد، سست مىشود. «ان تفشلا واللّه
ولیّهما»
خداوند مؤمنان را به حال خود رها نمىكند و در مواقع حساس دست
آنان را مىگیرد. «واللّه ولیّهما»
فكر گناه، اگر به مرحله ى عمل نرسد، انسان را از تحت ولایت الهى
خارج نمىكند. «همّت... واللّه ولیّهما»
یگانه داروى سستى، توكّل بر خداست. كه این دارو تنها در دست
مؤمنان است. «وعلى اللّه فلیتوكّل المؤمنون»
توكّل بر خداوند، عامل پیروزى است. «همّت... ان تفشلا واللّه ولیّهما و على اللّه فلیتوكّل»


موضوعات مرتبط: درمان گری با قرآن
حدیث برگزیده
نوروز
راوی: :
اُتيَ عليٌّ علیهالسلام بِهَدِيَّةِ النَّيروزِ، فقالَ: ما هذا؟
قالوا: يا أميرَ المُؤمِنينَ، اليَومُ النَّيروزُ،
فقالَ عليه السلام: اِصنَعوا لَنا كُلَّ يَومٍ نَيروزا
در نوروز، هدیهای خدمت امام على علیهالسلام آوردند.
حضرت پرسيد: اين چيست؟ عرض كردند
: اى امیرالمؤمنین، امروز نوروز است.
امام علیه السلام فرمود: هر روزمان را نوروز كنيد.
كتاب من لا يحضره الفقيه : ۳ / ۳۰۰ /۴۰۷۳ / ميزان الحكمه ج 8 ص 311


موضوعات مرتبط: حدیث برگزیده
عکس منتخب
عیدانه (شعر طنز)
نوروز رسید و من سفر خواهم رفت
در نیمه ی شب یا که سحر خواهم رفت
از جاده ی پشت خانه ام مثل فشنگ،
مهمان که رسید بنده در خواهم رفت!
………………..
از زبان بچه های فامیل:
مردان! همه قید کیش ِ خود را بزنید
یا قید تمام ِ خویش ِ خود را بزنید
یک عالمه ماچ و موچ باید بکنیم
لطفا دم عید ریش ِ خود را بزنید!
سراینده:راشد انصاری


موضوعات مرتبط: اشعارطنزمحض خنده
تاثیر ماهواره (شعر طنز)
آنتنی بگذاشت درایوان خویش
تا زند گشتی در این کانال ها
فیلم ها و همچنین سریال ها
بالشی بر پشت و ریموتش به دست
صبح تا شب پای تی وی می نشست
فیلم ها بر روی او تاثیر کرد
کم کمک رفتار او تغییر کرد
هر زمان می دید از آن تیپ ها
شکوه سر می داد و می گفت ای خدا
از چه رو یارم فشن اندام نیست
یعنی آن چیزی که من می خوام نیست
همسری تیپیک تر باید گرفت
یک کمر باریک تر باید گر فت
در پی این عزم و تصمیم، آن خپل
بر سبیل و موی خود مالید ژل
رفت و یار خوش ادایی تور کرد
دلبر بالا بلایی جور کرد
چند وقتی روزگارش خوب بود
چون یارش ظاهرا مطلوب بود
یار هم از او سواری می گرفت
بسته بسته ده هزاری می گرفت
بی مهابا خرج می کرد آن بشر
تا شود ازدیگران خوش تیپ تر
ممقلی وضعش یه هو ناجور شد
زرت اویکباره بد قمصور شد
یار آهنگ جدایی ساز کرد
نغمه های بی وفایی ساز کرد
طالب مهریه اش شد ناگهان
ممقلی بر کله و بر سر زنان
تا که از این غصه و اندوه و درد
طبق اسناد پزشکی سکتـــــــه کرد
چون که بیرون آمد از حال کما
گفت پایین آورید این دیش را
چون که این سریال ها یک دام بود
تشت رسوایی من بر بام بود
گند زد یار فشن بر هیکلم
ای به قربان عیال اولم
ای فدای وزن و هم پهنای او
جنگل پر پشت ابرو های او
ای فدای موی مش نا دیده اش
چشم های سایه نا مالیده اش
هر کجا باشد صدایش می کنم
بعد از این جان را فدایش می کنم
سراینده : مصطفی مشایخی


موضوعات مرتبط: اشعارطنزمحض خنده