روز مصيبت و اندوه
امام رضا سلام الله علیه : :
مَن كانَ يَومُ عاشوراءَ يَومَ مُصيبَتِهِ و حُزنِهِ وبُكائِهِ ،
يَجعَلُ اللّهُ يَومَ القيامَةِ يَومَ فرحِهِ و سُرورِهِ
هر كه عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد ،
خداوند روز قيامت را روز شادى و سرورش مى گرداند .
علل الشرائع : ص ۲۲۷ / دانشنامه امام حسین : ج10، ص 10
به امام صادق عليه السلام گفتم : اى پسر پيامبر خدا ! چه طور روز عاشورا، روز ماتم و اندوه و بى تابى و گريه شد ؛ ولى روز رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و روز درگذشت فاطمه عليهاالسلام و روز شهادت امير مؤمنان عليه السلام و روز كشته شدن امام حسن عليه السلام با زهر ، چنين نشد؟
فرمود: «روز [شهادت] حسين عليه السلام ، مصيبتى بزرگ تر از ديگر روزها دارد. اين ، از آن روست كه اصحاب كسا ـ كه گرامى ترينِ مردمان در پيشگاه خداى متعال اند ـ، پنج تن بودند . وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله از ميان آنان رفت، امير مؤمنان، فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام بودند و آنها براى مردم ، مايه تسليت و دل خوشى بودند . نيز هنگامى كه فاطمه عليهاالسلامدر گذشت، دلدارى و تسلّىِ مردم ، با امير مؤمنان و حسن و حسين عليهم السلام بود . همچنين زمانى كه امير مؤمنان عليه السلام در گذشت، مردم با حسن عليه السلام و حسين عليه السلام ، آرامش و تسكين مى يافتند . نيز وقتى حسن عليه السلام در گذشت، حسين عليه السلام براى مردم، مايه دلدارى و تسلّى بود ؛ ولى زمانى كه حسين عليه السلام كشته شد، هيچ كس از اصحاب كسا باقى نبود كه مردم ، با او دلدارى و تسكين پيدا كنند.
بنا بر اين، رفتن حسين عليه السلام ، به مثابه رفتن همه آنها بود، همان گونه كه بودن ايشان ، به مثابه بودن همه آنها بود. به اين جهت ، روز كشته شدن حسين عليه السلام ، بزرگ ترين مصيبت بود».
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ ج 10، ص 7


موضوعات مرتبط: پیرامون امام حسین
چرا باید برای سرور وسالار شهیدان عزادارى کنیم؟
حكمت عزادارى
بى ترديد ، اظهار محبّت نسبت به خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله از طريق سوگوارى براى سالار شهيدان ، همان طور كه اشاره شده ، پسنديده و در جهت بزرگداشت شعائر الهى است ؛ ليكن تأمّل در رواياتى كه توصيه و تأكيد بر تداوم اقامه ماتم بر سيّد الشهدا عليه السلام دارند ، ايجاب مى كند كه عزادارى براى ايشان ، دليلى بسيار فراتر از اظهار محبّت به اهل بيت عليهم السلام داشته باشد ؛ بلكه از نگاه سيّد بن طاووس ، اگر لزوم پيروى از فرمان قرآن و سنّت نيز نبود ، اظهار محبّت نسبت به اهل بيت عليهم السلام ايجاب مى كرد كه به دليل منزلت والايى كه امام حسين عليه السلام و يارانش به واسطه شهادتْ بِدان دست يافتند ، اظهار مسرّت و شادمانى كنيم . ۱ بنا بر اين ، بايد ديد حكمتِ آن همه تأكيد بر عزادارى و گريه براى ابا عبد اللّه عليه السلام چيست ؟ حكمت شهادت او، هر چه باشد ، حكمت عزادارى براى او نيز هست .
حكمت شهادت امام حسين عليه السلام
اصلى ترين علّت قيام و شهادت امام حسين عليه السلام ، مبارزه با نادانى است. بر پايه آنچه بسيارى از منابع معتبر ، در اين باره، از امام صادق عليه السلام گزارش كرده اند ، ايشان ، در دعايش به درگاه خداوند مى گويد :
وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وَحَيرَةِ الضَّلالَةِ . ۱ و خونش را به خاطر تو بذل كرد تا بندگانت را از نادانى و سرگردانىِ گم راهى ، بيرون آورد .
همه آنچه در تبيين هدف قيام و حكمت شهادت امام حسين عليه السلام بيان شد ، در تعبير «جهل زدايى» خلاصه شده است . جهل زدايى ، نه تنها هدف قيام سيّد الشهدا عليه السلام ، بلكه هدف بعثت خاتم الأنبيا صلى الله عليه و آله و نزول قرآن است : بر اين اساس ، اصلى ترين كار انبيا و اولياى الهى ، ريشه كن كردن بيمارى جهل از جامعه است ؛ زيرا تا اين بيمارى علاج نگردد ، نمى توان انتظار داشت كه ارزش هاى دينى بر جامعه ، حاكم گردد . امام حسين عليه السلام نيز براى تحقّق اين آرمان بلند ، خون پاك خود را در راه خدا اهدا كرد و بدين سان ، اصلى ترين دليل پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام براى «زنده نگه داشتن مكتب شهادت ، به وسيله عزادارى بر امام حسين عليه السلام » نيز جهل زدايى از جامعه اسلامى است و تا درمان كامل اين بيمارى خطرناك اجتماعى و استقرار حاكميت مطلق ارزش هاى اسلامى در جهان ، تداوم اين مكتب ، ضرورت دارد .
1. تهذيب الأحكام : ج ۶ ص ۱۱۳ ح ۲۰۱ ، مصباح المتهجد : ص ۷۸۸ .
1. ر . ك : الملهوف : ص ۸۳ .


موضوعات مرتبط: پیرامون امام حسین
پندهاي بهداشت و سلامت از زبان معصومین (علیهم السلام)
رسول اکرم (ص) : ده سنت را پدرتان ابراهیم بیاد گار گذاشته : پنج تا در سر و پنج تا در تن.در
سر : مسواك و مضمضه و استنشاق ( شستن بینی) و کوتاه کردن شارب.و بلند گذاشتن ریشو
در تن ختنه . نوره کشیدن . تطهیر مخرج . زایل کردن موي زیر بغل. و گرفتن ناخن.
نصایح صفحه 305
مولا علی(ع) : دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمیشناسند مگر کسیکه آن دو را از دست
داده باشد ، یکی جوانی و دیگري تندرستی و عافیت است. الحدیث جلد 1 صفحه 329
مولا علی(ع) : آنکس که محبت انواع مختلف غذاها را در دل مینشاند ، میوه هاي
گوناگون بیماریها را از آن می چیند. الحدیث جلد 1 صفحه 329
علی(ع) میفرماید : کسیکه در خوردن غذا پاکیزگی را مراعات میکند ، غذا را به خوبی
میجود ، با داشتن اشتها از طعام دست میکشد ، و تخلیه روده را موقعی که آماده میشود به
تعویق نمیاندازد ، شایسته است همیشه سالم باشد و جز به مرض موت دچار بیماري دیگري
نشود. الحدیث جلد 1 صفحه 330
امیرالمومنین (ع) فرموده : پرخوري و پرخوابی باعث فساد و تباهی مزاج و مایه جلب
عوارض زیان بار است. الحدیث جلد 1 صفحه 330
رسول اکرم (ص) فرموده است : کسیکه میخواهد در این جهان ناپایدار باقی بماند و با عمر
طبیعی زیست کند چند نکته را مراعات نماید : هر روز صبح به قدر کافی غذا بخورد و کفشی
بپوشد که پا را نزند و با آن به راحتیراه برود ، لباس سبک در بر کند که خسته نشود ، و عمل
جنسی را تقلیل دهد و کمتر با زنان بیا میزد. الحدیث جلد 1 صفحه 331


موضوعات مرتبط: پندهاي بهداشت و سلامت از زبان معصومین (علیهم السلام)
داستانک
داستان از این قراره که منصور دوانیقی خلیفه دوم عباسی بعد از انتقال پایتخت به بغداد تصمیم گرفت برای دفاع از این شهر دور اونو دیوار بکشه . اما دلش نمی خواست پول ساختن دیوارو از جیب خودش بده . بنابر این تصمیم خاصی اتخاذ کرد . اون در شهر اعلام کرد که قراره سرشماری بشه و هر کس به تعداد اعضای خانواده یک سکه نقره دریافت خواهد کرد . مردم که هم طمع کار شده بودند و هم از بس به اعوامل خلیفه مالیات داده بودند خسته شده بودند...
وقتی مامور ثبت میومد ، اعضای خانواده رو زیاد میگفتند. مثلا اونی که اعضای خانوادش 4 نفر بودند تعداد رو 8 نفر میگفت و 8 سکه نقره میگرفت . و مامور ثبت بعد از دادن 8 سکه نقره ، یه پلاک رو سر در خونه نصب میکرد و تعداد اعضای خانواده رو روی اون حک میکردند . خلاصه بعد از اتمام سر شماری مردم سخت خوشحال بودند که سر منصورو کلاه گذاشتن . اما بلافاصله بعد از اتمام سر شماری خلیفه حکمی صادر کرد که : به منظور حفظ مملکت و دفاع از کیان کشور و ایجاد امنیت ما خلیفه مسلمین تصمیم گرفتیم که بر گرداگرد شهر دیوار بکشیم . بنابر این هر یک از سکنه شهر میبایست برای تامین امنیت یک سکه طلا پرداخت نماید . بیچاره مردم شهر تازه فهمیدند چه خبره. حالا اونی که تعداد اعضای خانواده رو زیاد گفته بود و یک سکه نقره گرفته بود بایستی به ازای اون یه نفر یه سکه طلا که قیمتش بیشتر از سکه نقره بود می پرداختند .


موضوعات مرتبط: داستانک
شعرطنز( خدا رحم کند)
همسرم رفتـــــه به بازار خــــــــدا رحم کند
با پری چهـــــره و گلــــــنار خدا رحــــم کند
قصد دارند که یک چکمـــــه و کیفی بخـرند
هم چنین مانتــــو و شلـــوار خدا رحـــــم کند
صحبت از قـوری و بشقــاب خــریدن هم بود
با همین یک شــــی و صنار خــــدا رحـم کند
رنـگم از استرس و دلنــــــــگرانی شده است
بدتــــر از این گـــــچ دیوار خدا رحــــــم کند
هرزمان حرف خرید است تو گویی که جهان
می شود بر سرم آوار خــــدا رحــــــــم کند
واقعــــا سخت گرفــــــتارم و ای کاش به این
واقـــــعا سخــت گرفتار خـــــدا رحـــــم کند
تا به امروز دو تا سکتـــــه ی ناقــــص دارم
به من و قلب من این بار خــــــدا رحــــم کند
قرض از چار طــــــرف بر سر من می بارد
شـــــده بد جور تلـــــــنبار خــــــدا رحم کند
زندگــــی بار گرانــــی است کمر می شکــند
کـــمر بنــــده هم انگار ... خدا رحــــــم کند
من به یک جمــــــع بدهـــــکارم و انشا ء الله
که به آن جمع طلـــــــــبکار خـــــدا رحم کند


موضوعات مرتبط: اشعارطنز